دکتر طاهره سازمند، حمیدرضا مسافری، غلامرضا پرکان، دکتر ارسطو گوران اوریمی،
دوره ۱۰، شماره ۱۷ - ( ۶-۱۴۰۱ )
چکیده
سابقه و هدف: هدف اصلی این پژوهش، بررسی رابطه میان هوش هیجانی با مدیریت بحران پاندمی کرونا در دانشگاه علوم پزشکی مازندران است و پنج هدف جزئی آن نیز به بررسی رابطه مولفههای هوش هیجانی (مولفه درون فردی، بین فردی، سازگاری، مدیریت استرس و خلق و خوی عمومی) با مدیریت بحران پاندمی کرونا میپردازد.
مواد و روشها: روش تحقیق توصیفی از نوع همبستگی به شمار می رود؛ جامعه آماری پژوهش را مدیران دانشگاه علوم پزشکی دانشگاه علوم پزشکی مازندران (در سطح ستاد و واحدهای تابعه) تشکیل میدهند (۱۰۵ نفر) که بر اساس جدول کرجسی و مورگان ۸۲ نفربه صورت تصادفی ساده به عنوان نمونه انتخاب شدند. جمعآوری دادهها از طریق دو پرسشنامه استاندارد هوش هیجانی بار- آن و پرسشنامه محقق ساخته مدیریت بحران (بر اساس طیف پنج گزینهای لیکرت) با ضرایب پایایی ۹۶/۰ و ۹۰/۰ انجام گردید. روایی پرسشنامه با استفاده از نظر متخصصان فن و پایایی پرسشنامهها از روش آلفای کرونباخ تحصیل گردید. دادهها با استفاده از آزمونهای تی استیودنت، آنالیز واریانس و ضریب همبستگی پیرسون در سطح معناداری ۵ درصد تجزیه و تحلیل شدند.
یافتهها: یافته های تحقیق نشان داد که از بین ابعاد هوش هیجانی، میانگین مهارت میان فردی از بقیه ابعاد بیشتر بود. همچنین بین سه بعد مهارت میان فردی، سازگاری و خلق عمومی با مدیریت بحران رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. علاوه بر این یک رابطه معنادار مثبت بین نمره کلی هوش هیجانی و مدیریت بحران وجود دارد.
استنتاج: وظیفه خطیر دانشگاه علوم پزشکی مازندران حفظ و ارتقاء سطح سلامت جامعه میباشد و ضرورت پرداختن به موضوع فوق نیز به اهمیت نقش مدیریت بحران در راستای تحقق اهداف نظام سلامت برمیگردد. از طرف دیگر هوش هیجانی و قابلیتهای آن از جمله مقولههایی است که در مباحث مدیریتی مورد توجه قرار گرفنه و مدیریت بحران نیز یک بخش اساسی از مدیریت استراتژیک است که برای تضمین ثبات، موفقیت و دستیابی به اهداف سازمان ضروری است.