نقش فرهنگ سازمانی در تبیین رابطه بین هوش هیجانی و استراتژیهای مدیریت تعارض (مطالعه موردی آموزش و پرورش استان مازندران)
|
پروین اسدپور*، علی یزدان پناه نوذری، علی گل افشانی |
|
|
چکیده: (2889 مشاهده) |
هدف: هدف از پژوهش حاضر، بررسی نقش فرهنگ سازمانی در تبیین رابطه بین هوش هیجانی و استراتژیهای مدیریت تعارض در آموزش و پرورش استان مازندران میباشد.
مواد و روشها: این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش، توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری آن را کلیه کارکنان آموزش و پرورش استان مازندران به تعداد 1412 نفر تشکیل میدهند. که با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی خوشهای تعداد 306 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. دادهها از طریق پرسشنامههای فرهنگ سازمانی دفت (2001)، هوش هیجانی برادبری و گریوز (2005) و استراتژیهای مدیریت تعارض پونتام و ویلسون گردآوری شد. روایی صوری و محتوایی ابزار به تایید متخصصان علم مدیریت رسید و پایایی آنها با استفاده از آزمون ضریب آلفای کرونباخ به ترتیب 0.9= ، 0.85= و 0.87= محاسبه شد. جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات از آزمون رگرسیون چند متغیره استفاده شده است.
بحث و نتیجهگیری: نتایج نشان داد که، فرهنگ سازمانی حاکم بر کل اداراههای آموزش و پرورش استان مازندران، فرهنگ مشارکتی است. در سازمانهای با فرهنگ مشارکتی، کارآفرینی، ماموریتی و بورکراتیک بین هوش هیجانی و استراتژی مدیریت تعارض رابطه مثبت و معنیداری وجود دارد. بدین صورت که در فرهنگ مشارکتی، استراتژی راهحلگرایی قویترین رابطه را با هوش هیجانی دارا میباشد و در فرهنگهای کارآفرینی، ماموریتی و بورکراتیک، استراتژی عدم مقابله قویترین رابطه را با هوش هیجانی دارا است. |
|
واژههای کلیدی: فرهنگ سازمانی، هوش هیجانی، استراتژیهای مدیریت تعارض |
|
متن کامل [PDF 544 kb]
(1720 دریافت)
|
نوع مطالعه: پژوهشي |
موضوع مقاله:
مدیریت آموزشی دریافت: 1393/3/12 | پذیرش: 1393/4/30 | انتشار: 1396/10/1
|
|
|
|
|
ارسال نظر درباره این مقاله |
|
|